مناقصه فروش برج ایفل شاهکار ویکتور لوستیگ

victor lustig

ویکتور لوستیگ victor lustig
سلطان کلاهبرداران تاریخ، مردی که برج ایفل را فروخت، مسلط به پنج زبان زنده‌ دنیا، صاحب ۴۵ اسم مستعار با سابقه بیش از ۵۰ بار بازداشت آن هم فقط در کشور آمریکا، مردی که می‌توانست زیرک‌ترین قربانیانش را نیز گول بزند، در سال ۱۸۹۰ در بوهمیا (کشور کنونی چک) در یک خانواده متوسط به دنیا آمد و در سال ۱۹۲۰ به آمریکا رفت. سالی که بازار سهام به شدت رشد می‌کرد و به نظر می‌رسید که همه روز‌به‌روز پولدار‌تر می‌شوند و لوستیگ آنجا بود که از این موضوع و حماقت ذاتی آمریکایی‌ها سود برد.

 

در سال ۱۹۲۵ و پس از انجام چندین فقره کلاهبرداری بی‌عیب ونقص و پرسود، ویکتور به فرانسه و شهر پاریس رفت و در آنجا شاهکار خود را اجرا کرد. فروختن برج ایفل!

ایده این کلاهبرداری بعد از خواندن یک مقاله کوچک در روزنامه به ذهن ویکتور رسید. در این مقاله آمده بود که برج ایفل نیاز به تعمیر اساسی دارد و هزینه این کار برای دولت کمرشکن خواهد بود.

دینگ! زنگی در سر ویکتور صدا کرد و بلافاصله دست به کار شد. ابتدا اسناد و مدارکی تهیه کرد که در آنها خود را به عنوان معاون ریاست وزارت پست و تلگراف وقت جا زد و در نامه‌هایی با سربرگ‌های جعلی، شش تاجر آهن معروف را به جلسه‌ای دولتی و محرمانه در هتل کرئون(creon) که محلی شناخته شده برای قرار‌های دیپلماتیک و مهم بود، دعوت کرد.


شش تاجر سر وقت در سوئیت مجلل ویکتور حاضر بودند. ویکتور برای آنها توضیح داد که دولت در شرایط بد مالی قرارگرفته است و تأمین هزینه‌های نگه‌داری برج ایفل عملاً از توان دولت خارج است. بنابراین او از طرف دولت مأموریت دارد که در عین تألم و تأسف، برج ایفل را به فروش برساند و بهترین مشتریان به نظر دولت تجار امین و درستکار فرانسوی هستند و از میان این تجار شش نفر دعوت شده به جلسه مطمئن‌ترین افرادند. ویکتور تأکید کرد به دلیل احتمال مخالفت عمومی، این مسئله تا زمان قطعی شدن معامله مخفی نگه داشته خواهد شد.

فروش برج ایفل در آن سال‌ها زیاد هم دور از ذهن نبود. این برج در سال ۱۸۸۹ و برای نمایشگاه بین‌المللی پاریس طراحی و ساخته شده بود و قرار بر این نبود که به صورت دائمی باشد. در سال ۱۹۰۹ برج به‌خاطر این‌که با ساختمان‌های دیگر شهر همچون کلیساهای دوره گوتیک و طاق نصرت هماهنگی نداشت، به محل دیگری منتقل شده بود و آن زمان وضعیت مناسبی نداشت. چهار روز بعد خریداران پیشنهاد خود را به مأمور دولت ارائه کردند. ویکتور به دنبال بالاترین رقم نبود، ‌او از قبل قربانی خود را انتخاب کرده بود؛ مردی که نامش در کنار ویکتور در تاریخ جاودانه شد! آندره پویسون (Andre poisson). در بین آن شش نفر، آندره کم‌سابقه‌ترین بود و امیدوار بود که با برنده شدن در این مناقصه، یک‌شبه ره صدساله را طی کند و کلاهبردار باهوش به خوبی متوجه این موضوع شده بود. ویکتور به آندره اطلاع داد که در مناقصه برنده شده است و اسناد جهت امضا و تحویل برج در هتل آماده امضاست. اما همان‌طور که تاجر عزیز می‌داند، زندگی مخارج بالایی دارد و او یک کارمند ساده بیش نیست و در این معامله پرسود با اعمال نفوذ خود توانسته است ایشان را برنده کند و… آندره به خوبی منظور ویکتور را فهمید! پس از پرداخت رشوه، اسناد معامله امضا شد و آندره پویسون پس از پرداخت وجه معامله، صاحب برج ایفل شد! فردای آن روز وقتی آندره و کارگرانش به جرم تخریب برج ایفل توسط پلیس بازداشت شدند، ویکتور لوتینگ کیلومترها از پاریس دور شده بود. در حالی که در یک جیبش پول فروش برج بود و در جیب دیگرش رشوه!

—————————– 

پاورقی:  نمایشنامه رادیویی بر اساس این داستان را میتوانید به همراه دو نمایش نامه دیگر اینجا خریداری و دانلود نمایید: 

 

با یه حساب سر انگشتی در جلسه دیشب فهمیدیم که چقدر پولدار هستیم.

دیشب جلسه ای با حضور سران برگزار گشت و نتیجه ای که حاصل شد این بود که ما میلیاردر هستیم . حالا چطور به این نتیجه رسیدیم :

مسئله از اینجا شرع شد که ما میخواستیم یک سفر داشته باشیم از شیراز به تهران و بررسی میکردیم که با هواپیما به صرفه تره یا با اتوبوس رویال سفر و یا اتوبوس ولو معمولی . قیمت ها را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که اگر با اتوبوس معمولی بریم در واقع نسبت به هواپیما ۳۰ هزار تومان صرفه جویی کردیم . و اگر اصلا نریم ۳۹ هزار تومن . پس گفتیم اصلا برای اینکه بیشتر صرفه جویی کنیم بیایید جای اینکه تهران نریم – امریکا نریم !!! اونوقت چند میلیون صرفه جویی کردیم .

بیایید مسئله رو بسط بدیم :

اگر جای اینکه پیکان جوانان ۵۴ نخریم . بنز کلاسیک E نخریم ۱۰۰ میلیونی کاسب شدیم و میتونیم حتی هواپیماهای آخرین مدل , قطار های شهری سریع السیر , اتوبوس واحد های راحت و سریع و هزار چیز دیگه خریداری نکرد . اونوقت ببینید به چه راحتی ثروتمند خواهیم شد و با همین حساب سر انگشتی صندوق ذخیره ارزی کشور پر خواهد شد . !!!

نظر ها تونو راجب این مطلب بدید .

” عجب دوریم از دریا ” با صدای مازیار ظریف صنایعی و آهنگ سازی محسن مرشد

مازیار ظریف صنایعی

 

۱۸ دیماه ۸۶ کاست جدیدی تحت عنوان عجب دوریم از دریا در سالن آمفی تئاتر هتل پارس رونمایی شد .

 

ترانه های زیبای هنرمند عزیر یغما گلرویی با آهنگسازی و تنظیم یکی از بزرگترین موسیقیدانان کشور, محسن مرشد در هم آمیخته و توسط صدای پر حجم , وسیع و دلنشین مازیار ظریف صنایعی مجموعه ای شده که هر هنرمندی را به تحسین وا می دارد.

 

این مجموعه که توسط مهرداد منوریان و مازیار تهیه شده است در همین روزها در سراسر ایران منتشر خواهد شد .

عوامل تخصصی که در این آلبوم حضور داشتند :

  • آهنگ ساز و تنظیم کننده : محسن مرشد
  • ترانه سرا : یغما گلرویی
  • گروه ریتم : آندره آرزومانیان (پیانو )
    محسن مرشد ( گیتار آکوستیک , گیتار الکتریک )
    بابک ریاحی پور (گیتار باس )
  • گروه زهی : خاچیک بابائیان ( ویولن )
    ابراهیم لطفی (ویلن )
    ارسلان کامکار ( ویلن )
    کریم قربانی ( ویلن سل )
  • گروه بادی : ناصر رحیمی ( فلوت )
    فرشید حفظی فر ( ابوا )
    ایمان جعفری پویان ( ساکسیفون )
    امید حاجیلی (ترومپت )
  • ناظر ضبط : محسن مرشد
  • ضبط : استودیو پاپ ( موسسه پیشگامان موسیقی )
  • صدابرداران : رحیم ناحی
    حمید آداب
    کامبیز مقدم
  • میکس و مسترینگ : ناصر فرهودی
  • ترانه قطعه ۴ : مازیار
  • گرافیک : گروه تبلیغات آرشیو
    و با تشکر از فرزاد حسن زاده
  • عکس : ایمان سیوف
  • مدیر تولید و برنامه ریز : پویا کنگاوری
  • تهیه کنندگان : مهرداد منوریان – مازیار

( همراه cd یک دفترچه حاوی مجموعه ترانه های خوانده شده در این کاست و قطعه های زیبای دیگر و همچنین چند عکس دیدنی می باشد )

قطعه ای از این آلبوم میتوانید توسط لینک زیر دریافت کنید .

( توضیح : برای پخش بصورت آنلاین روی لینک کلیک کنید و برای دانلود روی لینک راست کلیک کرده و گزینه save target as را انتخاب کنید )

 

فایل mp3 با حجم ۴۹۰ کیلو بایت .

اگر لینک بالا به هر دلیلی اجرا نشد برای دریافت فایل zip اینجا کلیک کنید .

 

——————————————————–

نظرتونو حتما اینجا بنویسید . اگه از کار خوشتون اومد با دادن نظر تو این عنوان بقیه رو ترغیب کنید.

————————————————— —-

برای دیدن سایت شخصی مازیار ظریف صنایعی اینجا کلیک کنید

 

يخبندان زندگي عليرضا نسيمي شاعر مداد زرد

 

عابرانه

رد چند حرف

يک.دو.سه…هزار

هر چه پاره می شوند کفشهای وصله دار

شاعرانه/سايه های بخش بخش/بی نگاه

منگ در شلوغی اتاقهای انتظار

ساحرانه نه!صدا صدا ـ کمی سکوت کن !-

:از مسافرين محترم به مقصد مزار…

ساک مرد عکس يک سياه سر کنار در

سرفه های خشک وداستان سوت يک قطار

لحظه ها. دقيقه ها.شتابها وهفته ها

ماههای خواب در چراغهای بی شمار

بعد هر چه باد وهرچه باد وهر چه هر چه باد

چرخش تمام حرفهاش حول يک مدار

*

ايستگاه هفتم خيالهای خوب – خوب

يک نفر پياده می شود

يک نفر سوار

«علي‌‌رضانسيمي» متولد 1353 در شيرازخبرنگار و ويراستار روزنامه‌هاي «نيم‌نگاه»، «سبحان»، «تحليل روز» و «افسانه» و…

نويسنده كتاب ” بيناي سنجي مخاطب ” (مجموعه شعر نو) .

نويسنده كتاب داستان “ماه پناه ” ويژه دفاع مقدس .

وقتي كه براي ديدار تنهايي خود به قلات رفته بود اسير يخبندان شد و روز بعد با سپيدي برف كفن پوش .

شاعر آزاد كه هيچگاه نخواست زير نظر ارگاني باشد به تنهايي سرپرست خانواده اي بود كه نه مهر مادر داشت و نه سايه پدر .

تنها يك جمله مي ماند . آخرين جمله اي كه در نگاه نگران خواهر گفته ميشود .

خواهر : چتر با خودت ببر . بارون مياد .

عليرضا نسيمي : پس كي بره زير بارون!

Q۳۳NY و افشای یک راز بزرگ از ۱۱ سپتامبر ؟ یا یک دروغ بزرگ ؟

( اصلاحیه : ۹۸/۱۱ : زمان نگارش این متن گمانم بر این بود که ویکی پدیا میتواند منبع معتبری باشد . اما این طور نیست . پس تا تحقیق مجدد مطلب نوشته شده زیر سندیت ندارد و محل بحث نمی باشد. اما به احترام کامنت گذاران مطلب را غیر فعال ننمودم. لذا از دوستانی که در این زمینه اطلاعات موثق تری دارند دعوت میکنم کامنت بذارن و سایرین رو در جریان قرار دهند. ) 

با سلام

چند روز پیش یک offline برام اومد که توش یک مطلب جالب و هیجان انگیز نوشته بود که متن اون خبر رو در زیر میبینید :

” این کار رو حتما انجام بدین و از یک راز بزرگ آگاه بشید شماره پرواز هواپیمای جریان ۱۱ سپتامبر است رو که Q33NY است در word تایپ کنید و فونت آن را به Wingdings تغییر بدهید . بقیه رو هم خبر کنید و … ”

خب ما هم این کار رو کردیم و تصویر زیبای زیر حاصل شد :

q33ny and 11 september secret

( اگه خواستید خودتون امتحان کنید )

خب به نظر میاد این تصویر خیلی راز ها رو برملا میکنه . اما از اونجایی که اینجانب آدم بدبینی نسبت به این موضوعات هستم یه تحقیق کوچیک انجام دادم و متوجه شدم که شماره پرواز یا نام هواپیما اصلا q33ny یا حتی چیزی شبیه این نیز نبوده است (شماره پروازها ۱۷۵ و ۱۱ بوده است )  .

طبق یه نظر دیگه که فیلمش رو میتونید در آدرس http://www.youtube.com/watch?v=PCV7iD4d1nU ببینید میگه ny مخفف new york و q33 شماره پرواز است . پسا از تحقیق مجدد یک مطلب در دایرت المعارف ویکیپدیا که معروف ترین دایرت المعارت اینترنتی است پیدا کردم . ( اینم لینک اون مطلب :

http://en.wikipedia.org/wiki/Wingdings

توی این مقاله که تحت عنوان Controversies به معنی استدلال خلاف واقعه نوشته شده است .این نظریه ها رو مطرح کرده و اعلام کرده که در آن روز اصلا پروازی با شماره q33 وجود نداره و تئوری های دیگه رو هم رد کرده و در آخر هم گفته این تصویر به صورت تصادفی بوجود اومده و فاقد اعتبار می باشد .

پس خیالتون راحت باشه . هیچ رازی برملا نشده .

اگر چیزی هست که من نمیدونم توسط نظر دادن توی همین تاپیک به اطلاع برسونید . ممنون میشم.

خلاقیت در کودکان

به خاطر تقاضای یکی از دوستان عزیز این مقاله رو در این وبلاگ قرار دادم . امیدوارم براتون مفید باشه .

 

تصویر مقاله خلاقیت در کودکان

خلاقیت قابلیتی است که در همگان وجود دارد اما نیازمند پرورش و تقویت می‌باشد تا به سر حدشکوفایی برسد. فرد خلاق کسی است که از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. خلاقیت عبارت است از « توانایی دیدن چیزها به شیوه های جدید شکستن مرزها و فراتر رفتن از چارچوب ها، فکر کردن به شیوه ای متفاوت، ابداع چیزهای جدید، استفاده از چیز های نا مربوط و تبدیل آن به شکل های جدید.» می توان نتیجه گرفت که خلاقیت برآیند فرآیندهای دهنی و شخصیتی فرد بوده و به تولیدات و آثاری منجر می شود که نو و بدیع بوده، خاصیتی متکامل داشته و با واقعیتها، منطبق بوده و در غایت به سود جامعه بشری هستند.
خانواده یکی از عوامل بسیار مهم در رشد و پرورش خلاقیت کودکان محسوب می گردد که نقش مهمی در شکوفایی خلاقیت های کودکان دارد. از آنجا که کودک حساسترین مراحل رشد خلاقیت را در محیط خانه سپری می‌کند، محیط مناسب خانوادگی، شیوه و نگرش‌های صحیح فرزندپروری در رشد و شکوفایی خلاقیت سهم مهمی ایفا می‌کند. « کلیگان » ( ۱۹۷۱ ) معتقد است برای ظهور خلاقیت راههای زیادی در شیوه‌های فرزندپروری وجود دارد که می‌تواند باعث ظهور یا محو خلاقیت شود. نحوه تربیت و استفاده از شیوه‌های دموکراتیک یا مستبدانه، اعمال نحوه انضباط و شیوه ابراز محبت هر کدام به نوعی در پرورش یا سرکوب خلاقیت کودکان مؤثر است. اساساً پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می¬کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرند. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل به اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت¬ها و روش¬های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه¬های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.

در واقع والدین از طریق درگیر شدن در فعالیتهای خلاق کودک در رشد خلاقیت او سهیم هستند. خانواده ها باید فرصتهای لازم را برای سؤال کردن، کنجکاوی و کشف محیط به کودکان بدهند و هرگز آنان را تنبیه و تهدید نکنند. زمینه رشد خلاقیت در خانه زمانی فراهم می شود که به کودکانتان آزادی زیادی بدهید و به آنها به عنوان یک فرد احترام بگذارید، از نظر عاطفی در حد اعتدال به آنها نزدیک شوید و بر روی ارزشهای اخلاقی و نه قوانین خاص تأکید نمایید. محیط خانه را به صورتی درآورید که در آن فعالیت، بازی و خنده به مقدار زیادی وجود داشته باشد. شما و کودکانتان سعی نمائید کارها را به روش های جدید و جالب انجام دهید. با تشویق و تأیید رفتار کودک و فراهم آوردن زمینه های مساعد و تدارک بازیهای دلخواه او، قدرت تخیل و خلاقیت کودک را تقویت کنید. خیالپردازیهای کودکان را سرزنش نکنید زیرا خلاقیت او را محدود می سازید.

تحقیقات نشان می دهد که والدین کودکان خلاق در رفتار خود هماهنگی بیشتری نشان می دهند، کودکان خود را آنگونه که هستند قبول دارند و آنها را به کنجکاوی درباره اشیاء و امور تشویق می کنند و کودکان خود را در انتخاب موضوعات مورد علاقه آزاد می گذارند و کارها و برنامه های آنان را تحت نظر دارند و پی گیری می کنند. شایسته است والدین تا آنجا که امکان دارد کودکان خود را مستقل بار آورده و در ایجاد اعتماد به نفس، آنان را یاری کنند و دستاوردهای آنان را با آغوش باز پذیرا شوند و هنگام شکست، به جای سرزنش، راهنما و راهگشای مشکلات کودکان خود باشند، تا کودکان بتوانند ضمن احساس ارزشمندی در انجام کارها، راه حل ها و عقاید غیر معمول و دور از ذهن را نیز بیازمایند، چراکه چنین کارهایی پایه و مایه اصلی خلاقیت است.
اغلب اوقات اگر کمی وقت و حوصله کنیم متوجه وجود خلاقیت در بچه ها می شویم . بهترین زمان برای اطلاع از خلاقیت کودکان ، تماشای آنها به هنگام بازی است. خلاقیت عامل مهم بازی است. کودک را در حالی که آزادانه و فارغ البال با مواد و اسباب بازیهایش سرگرم بازی است تماشا کنید. کودکان خلاق اغلب برای هر یک از وسایل بازی خود موارد استفاده متفاوتی پیدا می کنند و قبل از اینکه از وسیله ای به سراغ وسیله دیگر بروند از آن به انواع مختلف استفاده می نمایند. کودک خلاق اغلب از منابع خود به انواع و اشکال مختلف و گاه حیرت انگیز استفاده می کند.ممکن است یک جعبه خالی برای کودک خلاق ارزشی به مراتب بیش از بهترین و پیچیده ترین اسباب بازیها داشته باشد. کودکان خلاق می توانند با توجه به موقعیت و مکان خاص بازی را تغییر دهند، بازیهای جدید ابداع کنند، مقررات خاصی وضع کنند، رهبری بازی را در دست گرفته و با سازمان بندی منسجم په به صورت فردی و چه به صورت گروهی بازی کنند. بازی این گونه افراد از تنوع و گوناگونی آکنده بوده و می توانند با توجه به علایق خود و بازی کنان هدفهای بازی را اعمال کنند. در مقابل کودکانی که از خلاقیت بی بهره بوده و یا خلاقیت کمی دارند در بازی ها نقش پیرو را به عهده گرفته، خود را ملزم به رعایت کامل مقررات بازی می دانند، تخطی از قوانین را جایز نشمرده و بازی را بیشتر به عنوان وظیفه و کار تلقی می کنند تا وسیله ای برای رشد، بنابراین سهم آنها از لذت بازی کمتر از کودکان خلاق است.

ویژگیهای کودکان خلاق:

  1. کودکان خلاق اغلب با آب و تاب حرف می زنند. ذکر جزییات یک ماجرا و به تفضیل سخن گفتن می تواند نشانه قدرت خیال و تصور زیاد باشد.
  2. دقت و توجه شدید در گوش دادن، مشاهده کردن یا انجام دادن کاری دارند.
  3. شور و نشاط و مشغولیتهای شدید جسمانی دارند.
  4. در صحبتهای خود از قیاس استفاده می کنند.
  5. عادت به وارسی منابع مختلف دارند.
  6. با دقت به اشیا و پیرامون خود می نگرند.
  7. اشتیاق به صحبت کردن درباره کشفیات با دیگران دارند.
  8. توانایی ابداع بازیهای جدید و تغییر در بازیها دارند.
  9. کنجکاوی زیادی برای سردرآوردن از امور دارند.
  10. در گفتار خود جسارت زیادی دارند.
  11. سئوالات عجیبی طرح می نمایند.

انگیزه و خلاقیت کودک در محیط خانواده زمانی از بین می رود که :

  1. تاکید بیش از حد والدین بر هوش و حافظه کودک
  2. ایجاد رقابت میان کودکان
  3. تاکید افراطی بر جنسیت کودک
  4. قرار دادن قوانین خشک و دست و پا گیر در منزل
  5. عدم آشنایی والدین با مفهوم واقعی خلاقیت
  6. انتقاد مکرر از رفتارهای کودک
  7. بیهوده شمردن تخیلات کودک
  8. عدم شناسایی علائق درونی کودک
  9. عدم وجود حس شوخ طبعی در محیط منزل
  10. تحمیل نقش بزرگسال به کودک

برای افزایش خلاقیت کودکان باید:

  1. هرگز کودک را تحقیر نکنیم. کودکی که احساس حقارت کند هرگز دست به خلاقیّت نمی‌زند.
  2. محیطی مناسب برای انجام کارهای خلاق آنها فراهم نمایید.
  3. امکانات و وسایلی در اختیار آنها قرار دهید تا به کمک آنها خلاقیت های خود را ابراز نمایند. به عنوان مثال وسایل موسیقی، نقاشی و طراحی و
  4. کارهای خلاق کودکان را تشویق کنید و آنها را در معرض نمایش قرار داده و از ارزیابی بیش از حد آنان خودداری کنید.
  5. به عنوان بزرگسال، خود به انجام کارهای خلاق بپردازید و اجازه دهید کودکان شما شاهد کارهای خلاق تان باشند.
  6. به شیوه های آموزشی در خانواده خود توجه داشته باشید.
  7. برای کارهای خلاق دیگران ارزش قائل شوید.
  8. از تأکید بر تصورات قالبی در خصوص جنسیت کودکان شدیداً خودداری نمایید. ( به عنوان مثال دختر ماشین بازی نمی کند، پسر عروسک بازی نمی کند یا پسر گریه نمی کند.
  9. امکان شرکت در فعالیت ها و کلاسهای ویژه را برای آنان فراهم نمایید.
  10. اگر مشکلات یا گرفتاریهای در خانواده وجود دارد از آن مشکلات به شیوه مثبتی استفاده کنید و با تشویق به کودک خود اجازه ابرازاحساسات و اظهار نظر بدهید.
  11. توجه داشته باشید که استعداد فقط سهم کوچکی از خلاقیت است و تمرین و نظم بخشیدن به آن از اهمیت بیشتری بر خوردار است.
  12. اجازه بدهید کودک خودش باشد حتی اگر رفتارهای عجیب از او سر بزند و سعی کنید در حضور جمع کودک خود را خلاق معرفی نکنید؛ در غیر این صورت اطرافیان انتظارات بیش از حدی از کودک شما خواهند داشت.
  13. با کودک خود شوخ طبع و مهربان باشید.

منابع:
۱٫
برات، نگین. ( ۱۳۸۲، ۲۹ مهر ). خلاقیت و یادگیری در کودکان. همشهری، ص ۱۹.
۲٫
پیرخائفی، علیرضا. ( ۱۳۸۲). خلاقیت و هوش ( مبانی نظری و پژوهشی ). تهران: انتشارات مهربرنا.
۳٫
سلیمانی، افشین. ( ۱۳۸۱ ). کلاس خلاقیت. تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
۴٫
گریوز، گارگیلو، اسلادر. ( ۱۳۷۹ ). خلاقیت (شناخت ویژگی های کودکان و برخورد مناسب با آنها )( ترجمه مهدی قراچه داغی ). تهران: پیک بهار.
۵٫
مهجور، رضاسیامک. ( ۱۳۸۳ ). روان شناسی بازی. تهران: انتشارات ساسان.


منبع : مقاله خلاقیت در کودکان نویسنده : سمیرا اسلامیه ( feslamieh@hotmail.com ) —برگرفته از سایت www.samiraeslamieh.blogfa.com

درس دوم خلاقیت . پنج + یک اصل در ایجاد خلاقیت؟

تعریف از دید روانشناسی این میشه :

خلّاقیت ترکیبی است از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی که یادگیرنده را قادر می سازد خارج از نتایج تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت شخص و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود.

اما این تعریف از نظر اینجانب یک سری لغات اضافه دارد . از نظر اینجانب خلاقیت یعنی فرد از زاویه ای متفاوت از دیگران و خود به موضوعی بیاندیشد . فقط و فقط همین .

بقیه مباحث یا گونه های مختلف خلاقیت را تشکیل میدهند و یا از نتایج تفکر خلاقانه می باشند .

حال در اینجا ۵ اصل مهم را برای داشتن یک ذهن خلاق نقل خواهم کرد .

۱ -جسارت :

جسارت یعنی اینکه همه خلاقان و مبتکرین با هم نتیجه گرفتن که تعریفی برای خلاقیت ارائه بدن . اونوقت بنده با جسارت تمام تعریف خودم رو به همه اونها ترجیح میدهم .

همیشه به یاد داشته باشید : تحلیل شما بر هر تعریف و تحلیلی ارجعیت دارد. به شرط آنکه با خودتان رو راست باشید و به خودتان اعتماد داشته باشید.

۲ – مطالعه :

مطالعه کنید . هم در مورد انسانهای خلاق هم در مورد موضوعی که قرار است در آن ابتکار بخرج دهید . مورد یک کمک میکند تا زوایای خاموش ذهن شما روشن شود تا بتوانید مغز خود را خوب بکار گیرید. مورد دو کمک میکند تا بفهمید دیگران به این موضوع چگونه فکر کردند تا شما آنگونه فکر نکنید . یعنی بگردید و زاویه دیگری انتخاب کنید .

۳ – بنویسید – طوفان فکر :

فقط فکر نکنید . فکر کردن تنها ، کار انسانهای تنبل است (سخنی از محسن منوریان ) . قلم را در دست بگیرید موضوع را بیاد آورید. ذهن را آزاد بگذارید و اولین چیزی که به ذهنتان رسید یادداشت کنید هنوز تمام نشده دومین چیز به ذهن شما خواهد رسید . آن را هم یادداشت کنید و سومین چیز و … به این میگن طوفان فکر.هیچ چیز را از قلم نیاندازید.

۴- تمرینات تمرکزی :

برای اینکه ذهنتان را در دست بگیرید بهتر است روزانه تمرینات تمرکزی انجام دهید . اونوقت وقتی طوفان فکر میکنید دختر همسایه جلوی چشمانتان نمی رقصد .

۵ – طوفان افکار :

اگر طوفان فکر نتیجه نداد برید سراغ طوفان افکار . چند فکر بهتر از یک فکر عمل میکند . مشورت کنید . ایده های دیگران را بشنوید تا زاویه های دیگری که به آن فکر نکرده بودید روشن شود .

این پنج اصل به شما کمک میکنه تا بتونید از ذهنتون ابتکار استخراج کنید .

اما مهم ترین اصل که باید رعایت بشه و همیشه نادیده گرفته میشه خوب دیدن و خوب گوش دادن است. این اصل باید در شما نهادینه بشه . حالا چرا ؟! خیلی ساده است . تمام ابتکارات بشر در تفکر متفاوت روی طبیعت موجود شکل گرفته . پس اول باید بتونید این طبیعت موجود رو درک کنید و این درک کردن تنها از راه دیدن و شنیدن بدست می آید .

در مقاله های بعدی این اصول رو به طور کامل شرح خواهم داد .

نویسنده : محسن منوریان

۱۲ روش برای ایجاد خلاقیت و ایده های بزرگ در ذهن

خلاقیت باعث بروز افکار بزرگ در انسان میشود. اما معمولا سـخت ترین مرحله نــقطه شروع است. افکار بزرگ ما را به سمت پیشرفت راهنمایی کرده و فردایی روشن را برایمــان به ارمغان می آورند. با به کارگیری اصولی که دراین قسمت برای شما شرح می دهیم می تـوانـیـد یـک تـجارت بزرگ و
بی نقص راه اندازید. ما متاسفانه ذهن خود را به انجام این امور عادت نداده ایم. این امر سبب میشود تـا توانایی خـود را بـرای دامـن دادن بـه تـصورات و تخیلات از دست داده و در نـتـیـجه قـدرت تـخـیـل خـود را به کار نگیریم. به همین دلیل فرصتهای بی شماری را به آسانی از دست می دهیم.

ایـده های بـزرگ از مـحـلی فـــرای باورهای شخصی نشات می گـیـرند. بـاید بـه دوردسـت هــا بنگرید و افکار متفاوت را آزمایش کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید.

عده ای بـــا به کار نگرفتن ذهن خود آنرا به طرز وحشتناکی بی حس و کرخت می کنند، چنین رفتاری باعث می شود درخت افکار شما هیچ گاه به بار ننشیند.

۱- زیاد مطالعه کنید

ذهن شما همانند بدنتان برای اینکه رشد پیدا کرده و پرورش یابد نیازمند تمرین و تحرک است، و چه تمرینی بهتر از کتاب خواندن. سعی کنید با افکار و عقاید انسان های موفق در طول تاریخ آشنا شوید. شرح حال و تاریخچه زندگی هر یک از آنها را مرور کنید و از آن درس بگیرید. با مطالعه این کتب می توان حدس زد که چگونه این افراد بزرگ ذهن خود را برای رسیدن به بهترین ها پرورش داده بودند. همچنین می توانید مجلاتی نظیر تجارت و یا اقتصاد روز را نیز مطالعه کنید. با آگاهی از نظرات دیگران پیرامون مسایل مختلف شما سطحی نگری را کنار می گذارید و با یک دید عمقی به موضوعات مختلف می نگرید.

۲- فرصت هایی را که در آن ذهن شما خلاق است از دست ندهید

شاید بروز بسیاری از مسائل را به شانس واگذار می کنید. تصور شما نادرست است. شاید بعضی مواقع حس می کنید که مغزتان اصلا کار نمی کند و هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دهد. اما مواقعی هم وجود دارد که ذهنتان به قدری فعال است که می خواهید انیشتن را به رقابت دعوت کنید. تنها مشکل موجود این است که این زمان طلایی مواقعی که شما به آن نیاز دارید، ظاهر نمیشود. زمانی که ذهن در حال فوران است تا آنجا که می توانید به افکار خود پر و بال دهید. اجازه دهید افکارتان مثل آب آتش نشانی به بالاترین نقطه صعود کنند. هنگامی که برای پرواز کردن به ذهن خود فضا می دهید، او شما را به دوردست ها خواهد برد و نتایج شگفت انگیزی را بدست خواهد داد.

۳- یک دفترچه یادداشت به همراه داشته باشید

هنگامیکه افکار بی نظیر به ذهن شما خطور می کنند از ذخیره کردن آنها اطمینان خاطر حاصل کنید. در این امر به یادداشت های ذهنی اکتفا نکنید زیرا ممکن است به دست فراموشی سپرده شوند. سعی کنید همیشه یک دفترچه یادداشت و یا یک ضبط صوت به همراه داشته باشید به ویژه در کنار تخت خواب خود برای مواقعی که افکار طلایی در حدود ساعت ۲ نیمه شب به ذهن شما خطور می کنند. هنگامیکه افکارتان در جایی ثبت شوند، شما به راحتی می توانید به آنها دسترسی پیدا کنید و آنها را به سرعت به کار ببندید. افکار بزرگ نیز مانند میوه ها فقط تا زمانی که تازه و شاداب باشند قابل استفاده هستند.

۴- از افکار دیگران بهره بجویید

بهره جستن از افکار و عقاید دیگران نیز به نوبه خود روش مناسبی برای گسترش ایده های شخصی شماست. افراد مختلف دارای نقطه نظرات و چشم اندازهای متفاوتی هستند. توانایی های آنها مختلف است و سوابق و پیشینه های متفاوتی دارند. کارکرد ذهن افراد منحصر به فرد است. با مطرح شدن یک بحث در میان جمع ، آنقدر پیشنهادهای مختلف شنیده می شود که نیمی از آنها هرگز به ذهن شما نمی رسیدند. به این طریق شما میتوانید با کوله باری سرشار از افکار متفاوت در جاده تصمیم گیری گام بردارید.

نسبت به نظر هیچ کس بی توجهی نکنید . شاید در نگاه اول احمقانه به نظر برسند اما شاید مانند صدف هایی باشند که در خود گوهرهای گرانقیمتی را جای داده اند. درست نیست که در مورد نظر دیگران به قضاوت بنشینیم سعی کنید به جای قضاوتهای بیهوده آن ها را سبک سنگین کرده و در امور روزمره خود به کار بندید.

۵- تغییراتی در محیط اطراف خود ایجاد کنید

گاهی اوقات تنها چیزی که باعث می شود ذهن خسته شما را دوباره به کار اندازد تغییر وضع ظاهری محیط اطرافتان است. اگر چشم انداز پیرامون شما تغییر کند، ذهن شما نیز به صورت ناخود آگاه به سمت یک دیدگاه جدید تغییر جهت می دهد. اگر تمام مدت در پشت میز خود بنشینید ذهن خود را در آن شرایط محدود می کنید و هیچ فضایی برای برانگیختگی او باقی نمی گذارید.

بنابر این میتوانید پیاده روی کنید، به باشگاه ورزشی بروید، کنار آب رود بنشینید و در کل به یک مکان جدید قدم بگذارید تا ذهن شما نیز بتواند آزادانه به تمرین و تقلا بپردازد.

۶- بر روی شکاف میان دو نسل خط بطلان بکشید

ذهن کودکان تروتازه و شاداب است. آنها جسور هستند و احساساتشان از طریق فشار های اجتماعی سرکوب نشده است. به جهان با شگفتی می نگرند و مانند بزرگترها پاکی و معصومیت خود را از دست نداده اند. با کودکان پیرامون مسائل مختلف صحبت کنید تا با نقطه نظر ساده و بی آلایش آنها آشنا شوید. اگر می خواهید مشکلی را حل کنید نظر آنها را نیز جویا شوید. عقاید آنها شما را به تعجب وا می دارند. آنها قصد تاثیرگذاری در دیگران را ندارند و همه چیز را تنها با اتکا بر پاکی و صداقت بیان می کنند.

از سوی دیگر با افراد سالخورده و مسن نیز مشورت کنید. آنها مدت ها پیش با تمام این مشکلات مواجه شده اند و با آن دست و پنجه نرم کرده اند. تجربیاتشان آنقدر سودمند و با ارزش است که هیچ قیمتی را نمی توان بر روی آن گذاشت. پس آنها را دست کم نگیرید، با دیدگاههایشان نسبت به زندگی آشنا شوید و از آنها درس بگیرید. قطعا شما را به سوی جهت مناسب هدایت می کنند و از مشکلات در امان خواهید بود.

۷- به رفیق شفیق خود مراجعه کنید

همه ما دوستی داریم که به نظر میرسد توانایی پاسخ به تمام مسائل و مشکلات ما را دارد. چرا تنها در مورد مشکلات شخصی از او کمک می خواهید؟ بد نیست گاهی در مورد مسائل مهمتر نیز از او یاری بجویید.

۸- به توانایی های خود اتکا کنید

قواعد و اصول کلی را برای یک لحظه هم که شده فراموش کنید. این رهنمون ها در جای خود مفید هستند اما ممکن است مانند یک چشمبند عمل کرده و قدرت داشتن دید وسیع را از شما بگیرند و اجازه دیدن چشم اندازهای متفاوت را به شما ندهند. هرزگاهی خود را از قید و بند قوانین آزاد کنید. شما می توانید بدون توجه به کارآیی روش های گذشته به آسانی و بدون بروز هیچ شک و تردیدی در راه مورد نظر خود گام بردارید. کمی جسارت به خرج دهید و سیستمهای فعلی را زیر سوال برید.

۹- در حیطه کاری خود به فعالیت بپردازید

خیلی خوب است که به ذهن خود اجازه دهید آزادانه به گردش بپردازد. اما این گردش باید در حیطه دانش شما انجام پذیرد. اگر یک طراح هستید لازم نیست راه حلی برای مشکلات اقتصادی پیدا کنید. افکار شما تنها در رشته ای که مهارت دارید خوب کار می کنند و در سایر رشته ها نتیجه ای مصیبت بار را به دنبال خواهند داشت. اگر نیاز به ورود به قلمرو دیگری را دارید بهتر است قبل از هر کار با یک متخصص مشورت کنید و اجازه انجام کلیه امور را به دست او بسپارید تا با استفاده از دانش و تخصص خود عمل کند.

۱۰- به ذهن خود آزادی عمل دهید

آیا با تمرین های رایج نویسندگان آشنایی دارید؟ آنها برای مبارزه با محدودیت ها یک روش بسیار جالب را برگزیده اند. فقط کافی است قلم را بر روی کاغذ گذاشته و هر آنچه که در ذهنتان است را بر روی کاغذ بیاورید. میتوانید از مشکلات شروع کنید و به دنبال هیچ گونه ارتباطی در دست نوشته های خود نباشید. مهم نیست که تا چه حد عبث و نا معقول به نظر می رسند. بعدا می توانید مثل یک جدول تناوبی آنها را سازماندهی کنید، در آخر نیز امکان دارد به چیزی دست پیدا کنید که بیهوده و بی ربط باشد اما چیزی که در این مبحث حائز اهمیت است این است که شما به ذهن خود اجازه غرق شدن در مسائل مختلف را داده اید و این خود یک امتیاز محسوب می شود. هیچ کس نمی داند شاید به نتیجه ای برسید که سال ها منتظر آن بوده اید.

۱۱- ایده های گذشته را از نو بسازید

افکار شما مثل کامپیوتر هستند. هر چند وقت یک بار نیاز است که سخت افزار آن را ارتقا دهید. ایده های بزرگ گذشته را پیش روی خود بگذارید و بر روی آن ها عملیات نوسازی انجام دهید. آن ها را اصلاح کنید و برای بهبودی آن ها تلاش کنید. ضمائم لازم را نیز برای تقویت هر چه بیشتر به آنها بیفزایید. این کارها را می توان با نوشتن عقاید اولیه خود بر روی کاغذ و نظم دادن به آشفتگی ذهنتان انجام دهید. عالی به نظر میرسد پس منتظر چه هستید؟ بهتر است در انجام آن تعجیل کنید.

۱۲- از الهه وجودتان یاری بخواهید

آیا یک شی، آهنگ، مکان و یا یک شخص خاص وجود دارد که حضور و یا تجسم او برای شما خوشایند بوده و به ذهنتان نیرویی همچون قدرت موتور جت می دهد. از هیچ تلاشی برای رسیدن به آن مضایقه نکنید. تنها یک چنین چیزهایی هستند که شما را به سمت ابتکارات بدیع رهنمون می سازند. از وجود آن بهره بجویید و اجازه دهید تا انوار طلایی آن به درونتان نفوذ کند و ذهن شما را در بر گیرد.

یک ایده بزرگ از چه ویژگی هایی برخوردار است
شرکت ها و کمپانی های بزرگ به ویژه آن دسته که بر روی مسائلی نظیر طراحی و تبلیغات کار می کنند، سرمایه گذاری های عظیمی صرف می کنند تا به کارکنان خود آموزش دهند که چگونه میتوانند ذهن خود را آزاد کنند تا سرچشمه ایده های بزرگ باشند. خیلی از آنها از کارمندان درخواست ارائه لیست هفتگی ایده ها را میکنند. در چنین محیطی چیزی به عنوان فکر بد وجود ندارد فقط بعضی ایده ها خام هستند.

بنابراین خیال بافی و رویا پردازی کنید تا ذهـن شما به نظریه پردازی عادت کند و از قلمرو سادگی بیرون آید. قدری افسار گسـیـخـــته باشید تا پندار شما به بلندی ها پرواز کرده و اوج گیرد.

منبع : www.fekreno.org

نویسنده: سوده

توضيح ۹ روش بازاريابي توسط مثالهاي جذاب در دانشگاه استنفورد

در دانشگاه استنفورد، استاد در حال شرح دادن مفهموم بازاریابی به دانشجویان خود بود….

  1) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : “من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن” ، به این میگن بازاریابی مستقیم

2)  شما در یک مهمانی به همراه دوستانتون ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله یکی از دوستاتون میره پیش دختره ، به شما اشاره می کنه و می گه : ” اون پسر ثروتمندیه ، باهاش ازدواج کن” ، به این می گن تبلیغات

3)  شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و شماره تلفنش رو می گیرین ، فردا باهاش تماس می گیرین و می گین : “من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن” ، به این میگن بازاریابی تلفنی

 4) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله کراواتتون رو مرتب می کنین و میرین پیشش ، اون رو به یک نوشیدنی دعوت می کنیین ، وقتی کیفش می افته براش از روی زمین بلند می کنین ، در آخر هم براش درب ماشین رو باز می کنین و اون رو به یک سواری کوتاه دعوت می کنین و میگین : ” در هر حال ، من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج می کنی؟” ، به این میگن روابط عمومی

 5) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین که داره به سمت شما میاد و میگه : “شما پسر ثروتمندی هستی ، با من ازدواج می کنی؟” ، به این می گن شناسایی علامت تجاری شما توسط مشتری

 6) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : “من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن، بلافاصله اون هم یک سیلی جانانه نثار شما می کنه ، به این میگن پس زدگی توسط مشتری

7)  شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، بلافاصله میرین پیشش و می گین : “من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن” و اون بلافاصله شما رو به همسرش معرفی می کنه ، به این می گن شکاف بین عرضه و تقاضا

 8) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که حرفی بزنین ، شخص دیگه ای پیدا می شه و به دختره میگه : “من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن” به این میگن از بین رفتن سهم توسط رقبا

 9) شما در یک مهمانی ، یک دختر بسیار زیبا رو می بینین و ازش خوشتون میاد ، ولی قبل از این که بگین : “من پسر ثروتمندی هستم ، با من ازدواج کن” ، همسرتون پیداش میشه ، به این میگن منع ورود به بازار