تصویر فوق هنگام دستگیری یک سارق گرفته شده . اونم نه از این دله دزدها – یک دزدی جالب .اگه به تصویر نگاه کنید میبینید که سارق چیزی در دست دارد . بله این همان چیزیه که سارق بلند کرده . حالا چیه ؟!!! عجله نکنید . بهتره قبل از این با این آقا که اونو از این به بعد ” آپ ” صداش میکنیم بیشتر آشنا بشیم .این تصویری که در بالا دیدید یک میهمانی به مناسبت پایان خدمت شخص تفنگ بدست است . در واقع چیزی که دست آقای آپ هست هدیه ایه که به این مناسبت برای آقای تفنگ بدست خریده . ( البته همین تفنگ هم هدیه آقای مش است ) .این آقای آپ همیشه تو آوردن هدیه خلاقیت بخرج میده و شعرشم اینه که لباس و کیف و کفش و اینا رو که همه میدن آدم باید یه چیزی هدیه بده که یادگار بمونه (البته با این حساب فکر کنم تو مهمونیه خودش هیچ کیف و کفش و لباسی وجود نداشته باشه ) . مثلا چند وقت پیش توی مهمونیه تولد آقای مش ، دیدیم آقای آپ با یه کادوی بزرگ اومد . حدث بزنید توش چی بود . به عنوان راهنمایی ابعاد جهبه ۵۰x50x50 سانت بود و وقتی تکونش میدادی یک صدای زنگ زنگوله میداد . خوب بهتره بگم وقتی کادو باز شد آقای مش با تعجب دید که از توی جعبه یک غاز بیرون اومد . صدای زنگ هم مال زنگوله ای بود که به گردن آقای غاز بسته شده بود .مهمونیه دیگه که یادم میاد برای یکی از خانم های تو تولدش یک ماهی اورده بود که اسمش فایتر بود . ماهی با بدنی چند رنگ و زیبا که معروف بود به تنهایی . البته دست خودش نبود . این ماهی فایتر اگر با یک ماهی فایتردیگه توی یک قفس باشند … میمیرن یعنی در واقع همدیگه رو میکشن . البته اصطلاحا گفتم تو قفس و الا هرکی میدونه که هیچ ماهی تو قفس زنده نمیمونه چه برسه به فایتر.حالا بریم سر هدیه امشب . کادو به این شکل بود : یک جعبه مقوایی همون ابعاد قبلی که قرار گرفته بود روی به یک جعبه با طول و عرض زیاد ولی ضخامت کم (مثل یک قاب عکس ) . خوب حالا همه نفس ها تو سینه حبس شده و آقای آپ میخواد کادوشو باز کنه جعبه مقوایی رو برمیداره تذکر میده که خانوم های حامله و بچه ها یکم دورتر بایستند . جعبه رو باز میکنه …. خب تا حالا هیچ اتفاقی نیافتاده . فقط یک مشت روزنامه تاریخ مصرف گذشته . دست میکنه توی جعبه و یک شیشه نوشابه خانواده که دورش رو با روزنامه پوشونده برمیداره . خب تا اینجا بیایید حدث بزنیم . به نظر میاد باید یه چیزی باشه که بشه از در شیشه نوشابه واردش کرد . پس غاز نیست . شاید ماهیه و یا مارمولک و …. نه اینا باحال نیستند . تازه اگه اینا بود چرا خانم های حامله و بچه ها باید دور وایسن !!! پس باید خطرناک باشه .(به عکس بالا و به دست آقای آپ دوباره یه نگاه بندازید ) شما هم مثل من حدث زدید . یک مار خیلی کمیاب با دو رنگ آبی و سبز … آقای آپ شیشه نوشابه رو از لای روزنامه ها در میاره … !!! هیچ اثری نه از مار هست نه از هیچ موجود جاندار دیگه ای . هیچ کس از جاش جم نخوره . این توش مار بود … فرار کرده .. نه این کلک دیگه قدیمی شده . ماری در کار نبود . بقیه هم مثل من و شما تا این جای کار سر کار رفتن ( البته به غیر از شمایی که از اول حدث زدید ) هر چی هست باید توی اون کادوی بلند و باریک باشه .آقای آپ قبل از باز کردن کادو توضیح میده : ” خب من خیلی فکر کردم که یه کادو بیارم که به این فضا و پایان خدمت و سربازی و اینا بیاد و تک هم باشه . برای این کادو چند شبانه روز زحمت کشیدم . “شکل کادو که مثل قاب عکس میموند . شاید یک نقاشی جالب کشیده باشه یا مثلا …. دیگه حوصله ای باقی نمونده. بهتره بریم سر اصل مطلب . کادو به سرعت باز میشه و …خب توضیح اضافه رو در لینک زیر قرار دادم تا معنی چند شب زحمت کشیدن آقای آپ و چیزی که به مهمونی مربوط میشه و از این قبیل سوالات رو یکجا پاسخ بدهم :
بسيار باحاله فقط عزيزم چند تا غلط تايپي داره رعايت كن خوش تيپ
خيلي باحال بود – آدرس اين آقاي آپ رو نداري ؟!!
سلام
آقا اين راستكي بود ؟ به نظر ميومد كه ميكس باشه .
اگه راستي راستي اينكارو كرده كه اي ول
از این آقای اپ بپرسید ذهن خلاقشو از ج بو شا ارث نبرده؟؟؟؟
این اقای آپ به نظرم اصلا باحال نیست یه کم اختلالات روانی داره
من تا اخر متن نفهمیدم آپ کیه :دی
فکر میکردم پلیسه آپ هست و هدیه هم تفنگه چقدر خنگم :دی
البته نویسنده متن از این شاخه به اون شاخه زیاد پریده برای همین گیج شدم
عجب!
این یارو اپه مثله اینکه خیلی بی کاره