فیلم نامه کوتاه حباب نوشته سحر ساعدی

متن زیر به درخواست خانم سحر ساعدی در وبلاگ قرار گرفته . دوستان عزیز میتونید بعد از خوندن متن نظراتتون رو راجب متن در بخش کامنت ها قرار بدین .

( ایمیل نویسنده : saharsaedi73@yahoo.com )

فیلم نامه : حباب
خارجی – خانه – حیاط – روز
مردی ۴۰ ساله در حیاط را باز میکند و داخل می آید. با حالتی هیستریک قدم بر میدارد.پیش میرود به همه جا نگاه میکند .به درخت وسط حیاط ,حوض و خانه . نزدیک درخت می رسد و دستی به درخت میکشد که ناگهان صدای جیغ کودکی او را به وحشت می اندازد , مرد به سرعت و نگران به سمت خانه می دود و در خانه را باز میکند .
داخلی- خانه – ادامه
دختر بچه ایی که عروسکی را در بغل دارد به سمت در می دود , مرد جلوی دختر بچه زانو می زند و دختر بچه به آغوش او پناه می برد . دختر بچه جیغ میکشد و گریه میکند , مرد بغض کرده .
مرد
آروم باش…آروم باش عزیزم … آروم باش مریم بابا … من اینجام
دختر بچه کمی آرام میگیرد . مرد به صورت زخمی دختر بچه نگاه میکند و با بغض بر دست هایش بوسه میزند.
دختربچه
(با گریه)
بابا , تویی ؟ چرا انقد دیر اومدی؟ هان؟ اون همش منو اذیت میکنه , منو میزنه
مرد
کی بابا ؟ کی ؟
دختر بچه به سمتی از خانه نگاه میکند و مرد نیز نگاهش به آن سمت میرود , خودش را میبیند که گوشه ی اتاق با حالی نزار افتاده, جوان تر است , سیگاری در دستش است و پیکنیکی جلوی رویش و خمار است . مرد در مانده جوانی هایش را نگاه میکند , نمیداند باید چه بکند و بی حرکت است ,ناگهان خانه شروع میکند به لرزیدن , قاب عکس ها می افتند , دیوار ها خراب می شودند و سقف در حال فرو ریختن است اما جوانی های مرد همانطور انجا نشسته و نگاه میکند. مرد, مضطرب دختر کوچکش را بغل میکند و از خانه بیرون میرود
خارجی- خانه – حیاط – ادامه
مرد با دخترش به حیاط می اید, در حیاط دیگر هیچ چیز نیست ,نه درخت نه حوض , دیوار ها خراب شده اند . مرد دختر بچه را بیشتر به خود می فشارد , اما دختر بچه کاملا بی حرکت است , مرد متوجه بدن بی جان دخترش میشود , او را از خودش جدا میکند و دختر بچه در مقابل بهت مرد روی دستهایش می افتد . مرد گریه میکند و دخترش را تکان میدهد , روی زانو هایش می افتد , زجه میزند و دخترش را به خودش میچسباند .
خارجی- مرکز ترک اعتیاد – حیاط – ادامه
مرد در همان حالت است اما عروسکی که دست دختر کوچک بود را بغل کرده و به شدت گریه میکند و در حیاط بزرگی است و با دور شدن از مرد متوجه میشویم که در مرکز ترک اعتیاد است .

بیشتر بخوانید  رازهای فیلم نامه نویسان موفق در هالیوود

17 دیدگاه در “فیلم نامه کوتاه حباب نوشته سحر ساعدی”

  1. سلام.
    خسته نباشید کار خیلی خوب و قشنگی بود ، توی زمان کوتاه خیلی خوب فیلمنامه رو جمع و جور کردین و خوب از اب در اومده.
    ارادتمند

  2. سلام اگر متولد هشتم مردادماه هزارو سیصد و پنجاه و هفت هستید با من با ایمیل تماس بگیرید
    ممنونم (ahmad3090@yahoo.com)

  3. با سلام خیلی جالبه وبلاگ شما هفت ساله فعاله من معمولا وبلاگ هایی که از سال 2007 شروع کردند رو میبینم خیلی وقته از بین رفتند

  4. سلام
    از سایتتون خیلی زیاد خوشم اومده
    میشه خواهش کنم اگر مقدور هست براتون راهنماییم کنید فیلنامه ای نیاز دارم در ارتباط با نماز

  5. سلام
    میشه از فیلمنامهای که گذاشتید به نام همان نویسنده کار کرد یا نه جواب بدین متشکر میشم
    درآخر از زحمات بی دریغ شما تشکر رادارم.

  6. خانم ساعدی من دارم ی فیلمنامه اجتماعی آموزشی مینویسم میشه خواهش کنم توبعضی ازچیزا بهم کمک کنید
    منتظرجوابتون هستم

  7. و مرد از مرکز ترک اعتیاد بیرون میاد و برای دختر کوچولو پاستیل میخرد ، اما مرد اجازه نداره پاستیل هارا به او بدهد
    اجازه ندارد
    اجازه ندارد
    دلم با تو خوش بود و پیمونه میزد …..

  8. سلام متاسفانه تاریخ نوشتن این فیلمنامه رو نمیدونم،اما الان خوندمش ۷ نودو شش
    بسیار عالی بود،تبریک میگم.خوشحال میشم فیلمنامه های دیگه ای از شما بخونم.تشکر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *